English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4449 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
geological U زمین شناختی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ecological equilibrum U همترازی بووم شناختی تعادل بوم شناختی
cognitive U شناختی
technological U فن شناختی
technologically U فن شناختی
morphological U ریخت شناختی
aesthetic U زیبایی شناختی
mythological U اسطوره شناختی
aesthetically U زیبایی شناختی
petrological U سنگ شناختی
ecological change U تغییربوم شناختی
criminological U جرم شناختی
sociological U جامعه شناختی
esthetic U زیبایی شناختی
methodological U روش شناختی
pathological U اسیب شناختی
biological U زیست شناختی
biologically U زیست شناختی
ecological U بوم شناختی
ecologically U بوم شناختی
phonetic U اوا شناختی
neurological U عصب شناختی
cognitive schema U طرحواره شناختی
cognitive map U نقشه شناختی
philologically U زبان شناختی
ecological factor U همگربوم شناختی
cognitive dissonance U ناهماهنگی شناختی
cognitive system U نظام شناختی
acoustic U صوت شناختی
cognitive consonance U هماهنگی شناختی
cognitive style U سبک شناختی
epistemological U معرفت شناختی
phenomenological U پدیدار شناختی
ecological realized natality U زه و زاد بوم شناختی
ecological unit U یگان بوم شناختی
ecological constallation U برج بوم شناختی
psychobiology U روانشناسی زیست شناختی
preferred cognitive mode U شیوه شناختی مرجح
acoustic investigation U جستار صوت شناختی
neuropsychology U روانشناسی عصب شناختی
ecological process U فرایند بوم شناختی
ecological nich U زیستخوان بوم شناختی
ecological change U دگرگونی بوم شناختی
ecological backlash U وازنش بوم شناختی
ecological equivalent U هم ارزی بوم شناختی
graphopathology U اسیب شناسی خط شناختی
ecological distance U فاصله بوم شناختی
cosmological constant U ثابت کیهان شناختی
ethnopsychology U روانشناسی قوم شناختی
biologism U زیست شناختی نگری
cosmological model U مدل کیهان شناختی
cosmological principal U اصل کیهان شناختی
ecological factor U سازه بوم شناختی
biological control U کنترل زیست شناختی
genetic engineering U مهندسی زاد شناختی
ecological architecture U معماری بوم شناختی
kinesiological analysis U تحلیل حرکت شناختی بدن
kinesiological principle U اصول حرکت شناختی بدن
ecological mortality U مرگ و میر بوم شناختی
Industrial Aesthetic U [سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
biodegraability U قابلیت تجزیه بیولوژیکی پذیرندگی فروافت زیست شناختی
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
graze U زمین
ground line U خط زمین
ground surface U کف زمین
acres U زمین
floor U کف زمین
norland U زمین
this earthly round U زمین
land U زمین
terrain U زمین
acre U زمین
tellus U زمین
floored U کف زمین
soils U زمین
grass roots U کف زمین
grazed U زمین
grazes U زمین
lackland U بی زمین
land n U زمین
cinder tracks U زمین دو
cinder track U زمین دو
floors U کف زمین
soil U زمین
soiling U زمین
rooter U زمین کن
earths U زمین
ground U کف زمین
ground U زمین
earthing U زمین
ground U : زمین
fielded U زمین
floor U کف زمین
domains U زمین
domain U زمین
real estate U زمین
fields U زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
aerospace U جو زمین
field U زمین
globes U زمین
earth U زمین
geodetically U زمین
globe U زمین
extra terrestrial U زمین
paralytic disability U زمین گیری
earth excavating U حفاری زمین
occident U مغرب زمین
uplands U زمین بلند
oblique compartment U زمین مورب
feature line U خط عوارض زمین
earth science U زمین شناسی
open country U زمین باز
borderland U زمین سرحدی
borderlands U زمین سرحدی
laird U صاحب زمین
lairds U صاحب زمین
orbit of the earth U مدار زمین
flat ground U زمین تخت
field of play U زمین بازی
bogs U زمین باطلاقی
original ground U زمین طبیعی
speculation U زمین خواری
bog U زمین باطلاقی
original ground U زمین بکر
uplands U زمین کوهستانی
nutation U اهتزاز زمین
earth electrode U الکترد زمین
earth current U برق زمین
mixed graze U توام زمین
mid court U وسط زمین
measuring rod U گز زمین پیمایی
measurement ofland U زمین پیمایی
end U زمین حریف
ended U زمین حریف
ends U زمین حریف
marsh land U زمین ماندابی
geology U زمین شناسی
mool U زمین خشک
geodesy U زمین سنجی
crusts U پوسته زمین
flat ground U زمین مسطح
foreland U زمین جلوامده
drill harrow U زمین صاف کن
paralysis U زمین گیری
land tax U مالیات زمین
floor U محدوده زمین
floored U محدوده زمین
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0 residential facility
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com